نورون ها تنها سلول های مغزی نیستند که سیگنال ارسال می کنند

افکار و احساسات ما از شبکه های نورون ها، سلول های مغزی که سیگنال ها را با استفاده از مواد شیمیایی به نام انتقال دهنده های عصبی ارسال می کنند، نشات می گیرند. اما نورون ها تنها نیستند. آنها توسط سلول های دیگری به نام گلیا (به یونانی "چسب") که زمانی تصور می شد بافت عصبی را در کنار هم نگه می دارند پشتیبانی می شوند. امروزه، گلیا به تنظیم متابولیسم، محافظت از نورون‌ها و پاکسازی بقایای سلولی کمک می‌کند - نقش‌های مهم اما غیر جذاب. با این حال، اکنون دانشمندان علوم اعصاب نوعی گلیا "هیبرید" را کشف کرده اند که با استفاده از گلوتامات، رایج ترین انتقال دهنده عصبی مغز، سیگنال ها را ارسال می کند. این یافته ها   منتشر شده است، شکاف سفت و سخت بین نورون های سیگنال دهنده و گلیاهای پشتیبان را می شکند. آنه داریا ولترا، عصب شناس در دانشگاه لوزان و می گوید: "امیدوارم این مبنایی برای پیشرفت این رشته باشد، تا شاید بتوانیم بررسی کنیم که چرا برخی از مدارهای [مغزی] این ورودی و برخی دیگر این ورودی را دارند." یکی از نویسندگان این مطالعه در سوئیس حدود 30 سال پیش، محققان شروع به گزارش کردند که گلیاهای ستاره ای، به نام تروسیت، می توانند با نورون ها ارتباط برقرار کنند. این ایده بحث برانگیز بود و تحقیقات بعدی نتایج متناقضی را به همراه داشت. برای حل این بحث، ولترا و تیمش داده های مغز موش را تجزیه و تحلیل کردند. داده ها با استفاده از تکنیکی به نام توالی یابی RNA تک سلولی جمع آوری شد، که به محققان اجازه می دهد تا پروفایل های مولکولی سلول ها را به جای میانگین گیری در یک نمونه بافت حجیم فهرست بندی کنند. از 9 نوع آستروسیتی که آنها در هیپوکامپ - یک منطقه کلیدی حافظه - یافتند، یکی دارای ماشین آلات سلولی لازم برای ارسال سیگنال های گلوتامات بود. تعداد کمی از این سلول ها، که فقط در مناطق خاصی وجود دارند، ممکن است توضیح دهند که چرا تحقیقات قبلی آنها را از دست داده است. نیکولا همیلتون ویتاکر، عصب شناس از کالج کینگز لندن، که در این مطالعه شرکت نداشت، می گوید: «این کاملاً متقاعدکننده است. دلیل اینکه برخی افراد ممکن است این عملکردهای تخصصی را ندیده باشند این است که در حال مطالعه آستروسیت های مختلف بودند. محققان با استفاده از تکنیکی که گلوتامات را تصویر می کند، این سلول ها را در موش های زنده مشاهده کردند. آنها دریافتند که مسدود کردن سیگنال های آنها عملکرد حافظه موش ها را مختل می کند. آزمایش‌های بیشتر روی موش نشان داد که این سلول‌ها ممکن است در صرع و بیماری پارکینسون نقش داشته باشند.

تجزیه و تحلیل پایگاه‌های داده  (آر.ان.ا) انسان نشان می‌دهد که سلول‌های مشابهی ممکن است در ما وجود داشته باشند، اما مستقیماً مشاهده نشده‌اند. همیلتون ویتاکر می گوید: «افرادی که مدارهای مغز را مدل می کنند، هرگز این سلول های دیگر را در نظر نمی گیرند. "اکنون همه ما باید قبول کنیم که آنها بخشی از مدار هستند و باید برای درک نحوه عملکرد مدارها شامل شوند." اول، دانشمندان علوم اعصاب باید مکان هایی را که این سلول های خاص در مغز یافت می شوند، ترسیم کنند. از آنجایی که تیم Volterra آنها را در ساختارهای مرتبط با حافظه قرار داد، محققان قصد دارند داده‌های افراد مبتلا به بیماری آلزایمر را بررسی کنند تا ببینند آیا و چگونه آستروسیت‌های سیگنال‌دهنده آنها تغییر می‌کند یا خیر. ما می دانیم که آنها در مدارهای حافظه هستند، بنابراین سوال بعدی این است که در دمانس چه اتفاقی می افتد؟ ولترا می گوید. اگر این سلول‌ها اصلاح شوند، به هدف جدیدی برای تحقیقات تبدیل می‌شوند.»

Comments

Popular Posts