Skip to main content

Featured

  Promoting Peace in a Turbulent World: Strategies to Resolve Political Conflicts In today’s world, political conflicts are rampant, causing immense human suffering and destabilizing entire regions. From the ongoing war in Ukraine to the enduring Israel-Palestine conflict, the need for effective conflict resolution strategies has never been more urgent. This essay explores various approaches to mitigate and ultimately resolve political conflicts, emphasizing diplomacy, economic development, and international cooperation. Diplomacy and Dialogue Diplomacy remains one of the most potent tools for conflict resolution. Engaging in open, honest dialogue allows conflicting parties to understand each other’s perspectives and grievances. The United Nations (UN) plays a crucial role in facilitating such dialogues. The UN Security Council, for instance, can call upon parties to settle disputes through peaceful means and recommend methods of adjustment or terms of settlement 1 . Additional

 


کشتار غیرنظامیان بیگناه

آیا تا به حال با کسی که در غزه زندگی می کند ملاقات کرده اید؟ یکی از دوستان وقتی این سوال را مطرح کرد که یکی از ما بحث کرد که مرگ غیرنظامیان فلسطینی بهایی است که باید در جنگی که حماس با تهاجم بی رحمانه آغاز کرده و دنبال می کند پرداخت شود. نظر او این است که وقتی واقعاً قربانیان جنگ را بشناسید، نوشتن آنها به عنوان خسارات تأسف‌انگیز دشوار می‌شود. جوزف استالین ظاهراً گفته است که یک مرگ یک تراژدی است اما یک میلیون نفر یک آمار است. با این حال، برای هر یک از قربانیان استالین، یک جهان متلاشی شد. فقط افرادی که شما را نمی شناسید می توانند از نظر آماری در نظر گرفته شوند. رمان نویسان بزرگ روسی در مورد چنین سؤالاتی بحث می کردند. بر خلاف همتایان خود، لوین، قهرمان «آنا کارنینا» لئو تولستوی، با مداخله روسیه برای جلوگیری از قتل عام رعایای شورشی بلغار توسط حاکمان ترک مخالف است. او استدلال می کند که جنگ مستلزم کشتار است و نباید به راحتی انجام شود. برادرش سرگئی ایوانوویچ از او می پرسد که اگر یک ترک بخواهد یک نوزاد بلغاری را جلوی چشمان او بکشد، لوین چه می کند - آیا ترک را نمی کشد تا جلوی او را بگیرد؟ لوین پاسخ می دهد که نمی داند؛ او باید در لحظه تصمیم بگیرد. لوین نتیجه‌گیری می‌کند که پیامدهای یک تصمیم اشتباه بسیار بزرگ است، و احتمالات این وضعیت برای هر پاسخ ساده‌ای غیرقابل پیش‌بینی است. فئودور داستایوفسکی از این موضوع خشمگین شد. چرا لوین نیاز به خشونت را تنها زمانی می پذیرد که قساوت فوراً وجود داشته باشد؟ داستایوفسکی پرسید: «آیا فاصله در عشق به انسانیت تأثیر دارد؟» اگر چنین است، "عشق به انسانیت تا چه فاصله ای پایان می یابد؟" طبق اکثر آموزه های اخلاقی، ما یک تعهد اخلاقی را نسبت به همه مدیونیم، نه فقط به کسانی که در نزدیکی هستند. تولستوی برعکس معتقد بود: ما بیشترین مسئولیت را مدیون خانواده و دوستانمان هستیم، تا حدودی کمتر به همسایگان و همشهریانمان، و خیلی کمتر به افراد انتزاعی که اطلاعات کمی درباره آنها داریم. مسئولیت پذیری توسط دایره های متحدالمرکز کار می کند. هرگز ناپدید نمی شود، اما با فاصله کم می شود. هیچ راه آسانی برای حل این اختلافات یا موارد مشابه وجود ندارد. آیا این مهم است که حماس از غزه به عنوان سپر انسانی استفاده کند؟ چه میزان خسارت جانبی در یک نجات گروگان، مانند آنچه که اخیراً تکمیل شد، قابل قبول است؟ آیا ارزش این را دارد که در 7 اکتبر حماس نه تنها غیرنظامیان را کشت، بلکه آنها را نیز مورد تجاوز قرار داد و مثله کرد؟ یا اینکه اعلام کرده است که هر وقت شرایط اجازه دهد، همین کار را انجام دهد؟ اگر کسی از خسارات جانبی مورد نیاز برای از بین بردن حماس خودداری کند، آیا ممکن است در نتیجه مرگ‌ها مسئول باشد؟ از سوی دیگر، آیا کشتار غیرنظامیان بیگناه، حتی در مواقع ضروری، مردم را وحشیانه نمی کند؟ در سنت یهود، نباید غرق شدن لشکریان فرعون در دریای سرخ را جشن گرفت زیرا آنها نیز فرزندان خدا بودند. اما به یاد داشته باشید که دشمنان یک نفر انسان هستند، لازم نیست او را نرم کند. ضرب المثل "فهمیدن بخشیدن است" اشتباه می کند. گاهی اوقات شناخت افراد، همدردی با آنها را کمتر می کند. حقیقت این است که همه قابل بازخرید نیستند. به رهبران نازی و خمرهای سرخ فکر کنید. با این حال، حتی پیروان آنها مطمئناً شامل افراد گمراهی می شدند که تصور می کردند برای خیر بزرگتر عمل می کنند. چنین سوالات اخلاقی ساده نیستند. جنگ تقریباً همیشه شامل تراژدی برای افراد بیگناه است، اما ده مورد ضروری است. فرانسه اکنون آن را به عنوان یک اشتباه در نظر می گیرد که از خشونت برای جلوگیری از نسل کشی رواندا استفاده نکرد. با این حال، توجیه مداخله نظامی به عنوان اجتناب ناپذیر بسیار آسان است. زمانی که زندگی بسیاری از افراد در تعادل است، باید جدی و خردمندانه فکر کرد. صرف نظر از اینکه فرد در یک موقعیت خاص چه سیاستی را می پسندد، باید روشن باشد که فریاد زدن باندهای عوام فریبی که برخی از آنها به کشتار بی رویه دعوت می کنند، خود رویکردی غیراخلاقی برای معضلات پیچیده اخلاقی است.

 

Comments

Popular Posts