میراث قدردانی نشده جیمی کارتر

جیمی کارتر زندگی طولانی و رضایت بخشی داشت که او را از روستای پلینز در جورجیا به کاخ سفید برد. او به عنوان افسر نیروی دریایی، سناتور ایالت جورجیا و فرماندار ایالت هلو خدمت کرد. او جایزه صلح نوبل را در سال 2002 به دلیل مذاکره بر سر پیمان صلح بین اسرائیل و مصر و کارش در مرکز ریاست جمهوری کارتر در مورد بیماری های آفریقایی، نظارت بر انتخابات و میانجیگری در مناقشات بین المللی از بوسنی تا هائیتی دریافت کرد. او همه این کارها را با همسر مهربانش، روزالین، در کنارش انجام داد. آنها در سال 1946 ازدواج کردند. او در نوامبر 2023 در سن 96 سالگی درگذشت. پس از بیش از چهار دهه، زمان آن رسیده که تاریخ ریاست جمهوری کارتر را جبران کنیم. خطوط گاز، تورم بالا، بحران گروگان‌گیری در ایران، سخنرانی به نام «بی‌حالی» (اصطلاحی که او هرگز از آن استفاده نکرد) و شکستی مهیب در انتخاب مجدد وجود داشت. او از هر رئیس جمهور پس از جنگ جهانی دوم به جز ریچارد نیکسون و هری ترومن، محبوبیت کمتری داشت و با جورج دبلیو بوش و دونالد ترامپ برابری کرد. اما باید از او به عنوان جانشینی نیز یاد کرد که تنها یک دوره او دستاوردهای ماندگاری داشت. میزان موفقیت کارتر در تصویب قوانین مهم بسیار کمتر از موفقیت لیندون بی. جانسون در میان روسای جمهور مدرن بود. بیش از 10 میلیون شغل در دوره چهار ساله او ایجاد شد - دو برابر دوره اول ریاست جمهوری رونالد ریگان و بیش از پنج برابر بیشتر از جورج اچ. اولین دوره ریاست جمهوری بوش او همچنین به طور متوسط ​​3.4 درصد رشد تولید ناخالص داخلی واقعی داشت، نرخی که تنها سه رئیس جمهور مدرن از آن فراتر رفتند: جان اف کندی، LBJ و بیل کلینتون. او پایه و اساس تقویت نظامی ریگان را گذاشت. سی و نهمین رئیس جمهور هرگز از تلاش برای بهتر کردن آمریکا و جهان دست برنداشت. میراث قدردانی نشده جیمی کارتر نقش او در مذاکره بر سر یک معاهده خلع سلاح گسترده با اتحاد جماهیر شوروی بود که بعداً توسط ریگان و شوروی اجرا شد. او به نهادهای حکومت و مطبوعات آزاد احترام می گذاشت، مهم نیست که چقدر وحشیانه پوشش داده می شد. کارتر که فیلمبردار خستگی‌ناپذیری بود، بیش از 100 روز را در آیووا گذراند و تجمعات خود را پرورش داد و اغلب روی کاناپه‌های هواداران می‌خوابید. در نوامبر 1976، او یک ائتلاف شکننده متشکل از سفیدپوستان جنوبی، آمریکایی های آفریقایی تبار، کارگران سازمان یافته و لیبرال های سنتی را برای شکست رئیس جمهور جرالد فورد تشکیل داد. او به عنوان یک پوپولیست ضد نظام، یک تاجر کوچک، یک مسیحی متعهد شرکت کرد. او قول داد که لکه واترگیت را پاک کند: "من هرگز به شما دروغ نخواهم گفت." او به عنوان تنها دموکراتی که در یک دوره 20 ساله محافظه کار به عنوان رئیس جمهور خدمت کرد، بهتر از لیبرال های حزبش که دائماً با او برای هزینه های اجتماعی بیشتر و برنامه مراقبت های بهداشتی تحت سلطه دولت که توسط سناتور ادوارد کندی حمایت می شد، می جنگیدند، روحیه عمومی را درک می کرد. که نامزدی مجدد خود را به چالش کشید و حزب دموکرات را در سال 1980 تقسیم کرد. لایحه کم هزینه کارتر مبتنی بر بخش خصوصی، که به چارچوب تبدیل شد. برای قانون مراقبت مقرون به صرفه پرزیدنت اوباما، محافظه کار مالی بود. مترقی در زمینه حقوق مدنی، حقوق زنان، و فقر. یک تاجر آزاد و یک انترناسیونالیست لیبرال که به برنده شدن متحدان برای پیشبرد منافع آمریکا اعتقاد داشت. کارتر با یک دوراهی مواجه شد. اجماع سیاسی پس از جنگ به دلیل جنگ ویتنام و «رکود تورمی رکودی»، ترکیبی از تورم بالا و رشد آهسته که رؤسای جمهور نیکسون و فورد را آزار داده بود، شروع به فروپاشی کرد. اتحاد جماهیر شوروی در اوج قدرت نظامی خود بود. انقلاب اسلامی رادیکال در ایران، که متحد دیرینه شاه را از قدرت برکنار کرد، به یک بحران گروگانگیری ناتوان کننده و مرگبار منجر شد. کارتر میانه‌رو با دموکرات‌هایی روبرو شد که تشنه یک جامعه بزرگ دیگر بودند و قوطی‌های جمهوری‌خواه که توسط ریگان احیا شده بود، که پیام مثبت و مهارت‌های سیاسی او را دست کم گرفتیم. کارتر همچنین دچار جراحات خودزنی شد. او از دستان باتجربه واشنگتن استفاده نکرد تا بی تجربگی خود را در دولت ملی و "مافیای جورجیا " خود (که شامل من نیز می شد) متعادل کند. او شخصاً به نادیده گرفتن پیامدهای سیاسی تصمیماتی که اصولی می دانست، افتخار می کرد. اما همچنین به او اجازه داد تا با چالش‌های سیاسی ناسپاسی مانند پیمان کانال پاناما، روند صلح خاورمیانه و وابستگی ما به نفت وارداتی مقابله کند. بسیاری از موفقیت های بزرگ قدردانی نمی شوند. امنیت انرژی امروز ایالات متحده بر سه لایحه سخت استوار است که در نهایت به کنترل قیمت گاز طبیعی و نفت خام برای تحریک تولید داخلی پایان داد، صرفه جویی در انرژی را به تمرکز اصلی تبدیل کرد و عصر انرژی پاک را آغاز کرد - که کارتر نماد آن با نصب پنل خورشیدی بود. در پشت بام کاخ سفید، او جنبش مدرن زدایی از مقررات را با حذف کنترل های فدرال در کشتیرانی، راه آهن و خطوط هوایی راه اندازی کرد و راه را برای شرکت های حمل و نقل جدید مانند Southwest و JetBlue هموار کرد. او مقررات زدایی از مخابرات را آغاز کرد و عصر کابل و بانکداری را آغاز کرد. او حتی به قوانین دوران پروهی که جریان آبجوهای دست ساز محلی را خفه کرده بود، پایان داد. او اولین دیدگاه هزینه-فایده مقررات جدید فدرال را پذیرفت. سبد خرید 

اندازه سیستم پارک ملی را دو برابر کرد. قانون اخلاق در دولت در سال 1978 با رهبری وی به تصویب رسید. این رئیس‌جمهور جنوب عمیق، قضات فدرال و مقامات ارشد اقلیت بیشتری را در دولت خود نسبت به تمام 38 رئیس قبل از خود، و همچنین زنان بیشتری، از جمله روث بادر گینزبورگ، در دادگاه استیناف ایالات متحده منصوب کرد. او به طور چشمگیری بودجه آموزش را افزایش داد و کرایسلر و نیویورک سیتی را از ورشکستگی نجات داد. تورم آسیب پذیری اصلی کارتر بود. به رغم تلاش‌های او که شامل مداخله بین‌المللی بزرگ به رهبری ایالات متحده برای حمایت از کاهش ارزش دلار، کنترل داوطلبانه دستمزدها و قیمت‌ها و ریاضت‌های مالی می‌شد، زمانی که او به قدرت رسید، با شوک دوم نفتی دهه 1970 شدت گرفت. با کسری بودجه کم او به ما گفت که ترجیح می دهد دوباره انتخاب شود تا اینکه چنین میراثی را به ارث بگذارد. در شجاعانه‌ترین تصمیم خود، در سال 1979، پل ولکر را به عنوان رئیس فدرال رزرو انتخاب کرد، زیرا کاملاً آگاه بود که ولکر در یک سال انتخاباتی، نرخ‌های بهره را افزایش می‌دهد و اشتغال را افزایش می‌دهد. ول کر به کارتر گفت که او این کار را رد می کند مگر اینکه کارتر مایل باشد این داروی سخت را بپذیرد. کارتر به ولکر گفت که مراقب اقتصاد باشد: "من از سیاست مراقبت خواهم کرد." ثبات پولی ناشی از آن و تورم پایین به موقع به کارتر کمک نکرد تا در انتخابات مجدد در سال 1980 برنده شود. کارتر از اضافه شدن انبوه به بدهی ملی اجتناب کرد، زیرا اعتماد عمومی فدرال رزرو از تورم مراقبت خواهد کرد. مشارکت کارتر در سیاست خارجی آشکارتر است. پیمان کمپ دیوید 1978 و پیمان صلح 1979 مصر و اسرائیل برای امنیت اسرائیل و منافع ملی آمریکا حیاتی هستند. او با قرار دادن حقوق بشر در اولویت سیاست خارجی ایالات متحده برای اولین بار، دموکراسی را در آمریکای لاتین تقویت کرد و امپراتوری شوروی را تضعیف کرد. او همچنین قدرت سختی را برای مسکو اعمال کرد و کاهش هزینه های نظامی پس از ویتنام را معکوس کرد و سالانه آن را 3 درصد افزایش داد. تمامی سیستم‌های تسلیحاتی که ریگان برای تضعیف شوروی مستقر کرده بود قبلاً توسط کارتر تأیید شده بود، از جمله بمب‌افکن رادارگریز، موشک‌های کروز دوربرد، و موشک‌های میان‌برد نو شفاف در اروپا. حتی منتقدان محافظه کار او پاسخ سخت او به تهاجم سال 1979 به افغانستان را تحسین کردند. و او روابط با چین را به عنوان وزنه ای برای مقابله با شوروی عادی کرد. روز بعد از باختش مقابل ریگان، کارتر به ما گفت که چانه خود را از زمین برداریم و ماه های او را به عنوان یک اردک لنگ پربارترین انتقال تاریخ کنیم. او قانون زمین های آلاسکا و قانون پاکسازی مواد شیمیایی Superfund را امضا کرد. او برای آزادی گروگان های تهران معامله کرد. او به درخواست رقیب سرسخت خود، سناتور کندی، استفن بریر را به اولین دادگاه استیناف منطقه ای ایالات متحده منصوب کرد و راه خود را به دادگاه عالی باز کرد. تقریباً 44 سال پس از ترک کاخ سفید، جیمی کارتر هرگز از تلاش برای تبدیل آمریکا و جهان به مکانی بهتر دست برنداشت.

آقای آیزنستات دستیار ارشد جیمی کارتر در کاخ سفید برای انجام امور محرمانه بود و نویسنده کتاب «پرزیدنت کارتر: سال کاخ سفید» است.

منبع: وال استریت جورنال

Comments